نظریه سیستمها به طور عام و نظریه سیستمهای اجتماعی به طور خاص کار خود را با تعریفی ساده از سیستم آغاز میکند؛ این تعریف ریشه در مشاهده جهان تجربی داشته؛ و برآمده از آن میباشد. به عبارتی ما با مشاهده جهان، مجموعهای از عناصر را میبینیم که به گونهای خاص با یکدیگر ارتباط یافته و تشکیل یک کلیت را میدهند (c.f Boccara,2010:1 ). از این پس، این کلیت را سیستم مینامیم. پاسخ این پرسش که کوچکترین عنصر جهان چیست موضوعی است که در اعصار مختلف تاریخ بشر پاسخهای متفاوتی یافته است. در دورهای از تاریخ بشر شن را کوچکترین ذره و در دورهای دیگر اتم را کوچکترین عنصر میدانستند و معتقد بودند که از عناصر دیگری تشکیل نشده است؛ اما با رشد علم مشخص شد که اتم نیز خود مجموعهای از عناصر است که به گونهای خاص با یکدیگر ارتباط یافتهاند و بنابراین اتم را نیز میتوان یک سیستم نامید. امروز در مدل ذره، کوارکها را کوچکترین عناصر تشکیل دهنده جهان میدانند اما مشخص نیست که در آینده و با پیشرفت دانش بشر آیا همچنان میتوانیم کوارک را کوچکترین عنصر جهان بنامیم و یا این ذره نیز به سرنوشت اتم دچار شده و خود تبدیل به سیستمی میشود که از عناصر دیگری تشکیل یافته است؛ البته نتیجه امر هر چه باشد به نظر میرسد تاثیری در نظریه سیستمها نخواهد داشت.
با توجه به مطالب فوق تا کنون به غیر از کوارکها، آن هم در مدل ذره؛ میتوانیم تمامی پدیدههای موجود در جهان را مجموعههایی تشکل یافته از عناصری بدانیم که به گونهای مشخص با یکدیگر ارتباط یافته و بنابراین میتوان آنها را سیستم نامید.
سیستمها را از نظر دخالت بشر در ساخت و طراحی آنها و یا عدم دخالت او در این کار میتوان به دو دسته تقسیم نمود:
- سیستمهای طبیعی که بشر دخالتی در طراحی آنها نداشته است؛ نمونههایی از این سیستمها را میتوان اتمها، گیاهان و حیوانات موجود در جهان دانست. البته باید در نظر داشت با گسترش دانش بشری بخشی از این سیستمها امروز و احتمالا تعداد بیشتری از آنها در آینده میتواند موضوع طراحی انسان قرار گیرد که سادهترین و ملموسترین نمود آن در جهان امروز را میتوان در بحث مهندسی ژنتیک مشاهده نمود.
- سیستمهای مصنوع و ساخته دست بشر که انسان در طراحی آنها نقش داشته و به منظور برآوردن اهداف و یا پاسخگویی به نیازهایی خاص از سوی او طراحی شدهاند. سیستمهای مکانیکی، هیدرولیکی، پنوماتیکی، الکترونیکی و تا آنجا که به موضوع بحث ما در این وبلاگ مربوط میشود سیستمهای اجتماعی از این دست میباشند.
اگر در مورد سیستمهای نخست مناقشهای در هستیشناسیهای گوناگون بر مساله وجود یک طراح و یا هدفی از طراحی آنها وجود داشته باشد؛ در مورد سیستمهای نوع دوم به نظر مناقشهای در این زمینه وجود ندارد. به عبارتی تمامی سیستمهای نوع دوم که همانطور که بیان شد در گذر زمان میتواند دامنه آنها به سیستمهای نوع اول و یا لااقل بخشی از آنها گسترش یاید به منظور برآوردن هدفی و یا پاسخگویی به نیازی از سوی بشر طراحی شدهاند.
باید توجه داشت که مرز سیستمها، مرزی قراردادی است و به شدت به نحوه و حوزه نگرش ما مربوط میباشد. به عبارتی ممکن است هنگامی که یک اتم را مورد مطالعه قرار میدهیم آن را یک سیستم و عناصر تشکیل دهنده آن را خرده سیستمهای این سیستم بدانیم؛ اما هنگامی که یک جزء بدن به عنوان مثال دست را مورد مطالعه قرار میدهیم؛ اتمها در اینجا تبدیل به خرده سیستمها و خود دست تبدیل به یک سیستم شود و هنگامی که کل بدن را مورد مطالعه قرار میدهیم دست تبدیل به خرده سیستمی از کلیت سیستمی به نام بدن گردد.
این قاعده که مرزهای سیستم، مرزهایی قراردادی است؛ در مورد تمامی سیستمها صدق میکند. هنگامی که یک برد الکترونیکی را مورد مطالعه قرار میدهیم این برد خود کلیت و سیستمی است که از عناصر و خرده سیستمهایی دیگر مثلا مقاومتها و یا خازنها تشکیل شده است. اما اگر همین برد را بخشی از یک سیستم کنترل سطح آب در یک نیروگاه در نظر بگیریم آنگاه این سیستم خود تبدیل به خرده سیستمی میشود که بخشی از سیستم بزرگتری به نام سیستم کنترل سطح آّب در یک بخش نیروگاه است و آنقدر این دامنه را میتوان گسترش داد که خود نیروگاه مورد اشاره خرده سیستمی از سیستم کلیتر تولید برق در یک کشور باشد. که البته از در کنار هم قرار گرفتن خرده سیستمهای مکانیکی، الکترونیکی، هیدرولیکی، پنوماتیکی و البته سیستمهای اجتماعی تشکیل شده است.
سیستم اجتماعی چیست؟
با در نظر داشتن تعریف کلی ارائه شده از سیستم، یعنی مجموعهای از عناصر که به گونهای خاص با یکدیگر ارتباط برقرار نموده و تشکیل یک کلیت را میدهند؛ در جهان اجتماعی نیز میتوانیم سیستمهای گوناگونی را بیابیم. با در نظر داشتن مفهوم نقش در جامعهشناسی که مجموعهای از اعتقادات، هنجارها، انتظارات و رفتارهای به هم مرتبط در یک موقعیت اجتماعی است میتوان به تعریفی ساده و ابتدایی از سیستمهای اجتماعی دست یافت. بر این اساس سیستمهای اجتماعی مجموعهای از نقشها هستند که به گونهای خاص با یکدیگر ارتباط یافته و تشکیل یک کلیت را میدهند. یک خانواده در شکل سنتی آن که متشکل از نقشهای پدر، مادر و فرزند است نمونهای از یک سیستم اجتماعی است که البته همانند سایر سیستمهای طراحی شده توسط بشر در گذر زمان طراحی آن بنا به دلایل گوناگون که در مطالب بعدی به آن پرداخته میشود دستخوش تغییر شده و خواهد شد. سازمانها، نهادها، موسسات و ... همگی نمونههایی از سیستمهای اجتماعی میباشند؛ که اگرچه در سیستم اجتماعی بودن با یکدیگر مشابهاند اما از نظر برخی خصوصیات دیگر از یکدیگر متفاوت خواهند بود.
شایان ذکر است که در اینجا مراد ما از مفهوم اجتماعی مفهومی عام بوده و تمامی قلمروهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... را در بر میگیرد. به عبارتی رابطه سیستمهای اجتماعی با سیستمهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... رابطهای عام به خاص است.
با توجه به تعریف ارائه شده؛ از این پس هر مجموعهای از نقشها که در یک کلیت به گونهای خاص با یکدیگر ارتباط یافتهاند را یک سیستم اجتماعی مینامیم.
با این تعریف، خانوادهها و اشکال مختلف آن، مهد کودکها، دبستانها، دانشگاهها، بانکها، نیروگاهها، دولتها و ... همگی انواعی از سیستمهای اجتماعی هستند؛ که ممکن است بسته به حوزه مورد مطالعه نقش یک سیستم، خرده سیستم و یا ابر سیستم را بازی کنند. به عنوان مثال به هنگام مطالعه دولتها و سیستمهای سیاسی، که خود از وزارت خانهها و موسسات گوناگونی تشکیل شدهاند؛ این سیستمها یک ابر سیستم بوده که خود از سیستمها و خرده سیستمهای گوناگونی که به شیوهای خاص به یکدیگر ارتباط مییابند تشکیل شده اند.
تمامی سیستمهای موجود در جهان با هر سطحی از پیچیدگی را میتوان به صورت مدل ساده زیر ترسیم نمود که در مطلب بعدی توضیحاتی پیرامون اجزا مختلف آن ارائه خواهد شد.