سیستم های اجتماعی

سرنوشت جوامع انسانی، ارتباطی تنگاتنگ با نوع سیستم های اجتماعی آنها دارد

سیستم های اجتماعی

سرنوشت جوامع انسانی، ارتباطی تنگاتنگ با نوع سیستم های اجتماعی آنها دارد

تاریخ بشر را می توان تاریخ تکامل سیستم های مکانیکی، هیدرولیکی، الکترونیکی، پنوماتیکی و مهمتر از همه سیستم های اجتماعی دانست. امروز تمامی پیشرفت های بشر به جایی رسیده است که برای بقا و ماندگاری، نیازمند استفاده از تمامی دانش خود، جهت طراحی سیستم های اجتماعی ای است که گذشته او را رقم زده و بخش عمده‌ای از آینده او را تعیین خواهند کرد. این وبلاگ مکانی است برای بحث و تبادل نظر، بین دانشجویان رشته های گوناگون تحصیلی در جهت استفاده از دانش خود در حوزه های گوناگون، حول یک موضوع:
طراحی و تحلیل سیستم های اجتماعی

نظریه سیستم‌ها به طور عام و نظریه سیستم‌های اجتماعی به طور خاص کار خود را با تعریفی ساده از سیستم آغاز می‌کند؛ این تعریف ریشه در مشاهده جهان تجربی داشته؛ و برآمده از آن می‌باشد. به عبارتی ما با مشاهده جهان، مجموعه‌ای از عناصر را می‌بینیم که به گونه‌ای خاص با یکدیگر ارتباط یافته و تشکیل یک کلیت را می‌دهند (c.f Boccara,2010:1 ). از این پس، این کلیت را سیستم می‌نامیم. پاسخ این پرسش که کوچکترین عنصر جهان چیست موضوعی است که در اعصار مختلف تاریخ بشر پاسخ‌های متفاوتی یافته است. در دوره‌ای از تاریخ بشر شن را کوچکترین ذره و در دوره‌ای دیگر اتم را کوچکترین عنصر می‌دانستند و معتقد بودند که از عناصر دیگری تشکیل نشده است؛ اما با رشد علم مشخص شد که اتم نیز خود مجموعه‌ای از عناصر است که به گونه‌ای خاص با یکدیگر ارتباط یافته‌اند و بنابراین اتم را نیز می‌توان یک سیستم نامید. امروز در مدل ذره، کوارک‌ها را کوچکترین عناصر تشکیل دهنده جهان می‌دانند اما مشخص نیست که در آینده و با پیشرفت دانش بشر آیا همچنان می‌توانیم کوارک را کوچکترین عنصر جهان بنامیم و یا این ذره نیز به سرنوشت اتم دچار شده و خود تبدیل به سیستمی می‌شود که از عناصر دیگری تشکیل یافته است؛ البته نتیجه امر هر چه باشد به نظر میرسد تاثیری در نظریه سیستم‌ها نخواهد داشت.

با توجه به مطالب فوق تا کنون به غیر از کوارک‌ها، آن هم در مدل ذره؛ می‌توانیم تمامی پدیده‌های موجود در جهان را مجموعه‌هایی تشکل یافته از عناصری بدانیم که به گونه‌ای مشخص با یکدیگر ارتباط یافته‌  و بنابراین می‌توان آنها را سیستم نامید.

سیستم‌ها را از نظر دخالت بشر در ساخت و طراحی آنها و یا عدم دخالت او در این کار می‌توان به دو دسته تقسیم نمود:

-         سیستم‌های طبیعی که بشر دخالتی در طراحی آنها نداشته است؛ نمونه‌هایی از این سیستم‌ها را می‌توان اتم‌ها، گیاهان و حیوانات موجود در جهان دانست. البته باید در نظر داشت با گسترش دانش بشری بخشی از این سیستم‌ها امروز و احتمالا تعداد بیشتری از آنها در آینده می‌تواند موضوع طراحی انسان قرار گیرد که ساده‌ترین و ملموس‌ترین نمود آن در جهان امروز را می‌توان در بحث مهندسی ژنتیک مشاهده نمود.

-         سیستم‌های مصنوع و ساخته دست بشر که انسان در طراحی آنها نقش داشته و به منظور برآوردن اهداف و یا پاسخ‌گویی به نیازهایی خاص از سوی او طراحی شده‌اند. سیستم‌های مکانیکی، هیدرولیکی، پنوماتیکی، الکترونیکی و تا آنجا که به موضوع بحث ما در این وبلاگ مربوط می‌شود سیستم‌های اجتماعی از این دست می‌باشند.

 اگر در مورد سیستم‌های نخست مناقشه‌ای در هستی‌شناسی‌های گوناگون بر مساله وجود یک طراح و یا هدفی از طراحی آنها وجود داشته باشد؛ در مورد سیستم‌های نوع دوم به نظر مناقشه‌ای در این زمینه وجود ندارد. به عبارتی تمامی سیستم‌های نوع دوم که همانطور که بیان شد در گذر زمان می‌تواند دامنه آنها به سیستم‌های نوع اول و یا لااقل بخشی از آنها گسترش یاید به منظور برآوردن هدفی و یا پاسخ‌گویی به نیازی از سوی بشر طراحی شده‌اند.

باید توجه داشت که مرز سیستم‌ها، مرزی قراردادی است و به شدت به نحوه و حوزه نگرش ما مربوط می‌باشد. به عبارتی ممکن است هنگامی که یک اتم را مورد مطالعه قرار می‌دهیم آن را یک سیستم و عناصر تشکیل دهنده آن را خرده سیستم‌های این سیستم بدانیم؛ اما هنگامی که یک جزء بدن به عنوان مثال دست را مورد مطالعه قرار می‌دهیم؛ اتم‌ها در اینجا تبدیل به خرده سیستم‌ها و خود دست تبدیل به یک سیستم شود و هنگامی که کل بدن را مورد مطالعه قرار می‌دهیم دست تبدیل به خرده سیستمی از کلیت سیستمی به نام بدن گردد.

این قاعده که مرزهای سیستم، مرزهایی قراردادی است؛ در مورد تمامی سیستم‌ها صدق می‌کند. هنگامی که یک برد الکترونیکی را مورد مطالعه قرار می‌دهیم این برد خود کلیت و سیستمی است که از عناصر و خرده سیستم‌هایی دیگر مثلا مقاومت‌ها و یا خازن‌ها تشکیل شده است. اما اگر همین برد را بخشی از یک سیستم کنترل سطح آب در یک نیروگاه در نظر بگیریم آنگاه این سیستم خود تبدیل به خرده سیستمی می‌شود که بخشی از سیستم بزرگتری به نام سیستم کنترل سطح آّب در یک بخش نیروگاه است و آنقدر این دامنه را می‌توان گسترش داد که خود نیروگاه مورد اشاره خرده سیستمی از سیستم کلی‌تر تولید برق در یک کشور باشد. که البته از در کنار هم قرار گرفتن خرده سیستم‌های مکانیکی، الکترونیکی، هیدرولیکی، پنوماتیکی و البته سیستم‌های اجتماعی تشکیل شده است.   

سیستم‌ اجتماعی چیست؟

با در نظر داشتن تعریف کلی ارائه شده از سیستم، یعنی مجموعه‌ای از عناصر که به گونه‌ای خاص با یکدیگر ارتباط برقرار نموده و تشکیل یک کلیت را می‌دهند؛ در جهان اجتماعی نیز می‌توانیم سیستم‌های گوناگونی را بیابیم. با در نظر داشتن مفهوم نقش در جامعه‌شناسی که مجموعه‌ای از اعتقادات، هنجارها، انتظارات و رفتارهای به هم مرتبط در یک موقعیت  اجتماعی است می‌توان به تعریفی ساده و ابتدایی از سیستم‌های اجتماعی دست یافت. بر این اساس سیستم‌های اجتماعی مجموعه‌ای از نقش‌ها هستند که به گونه‌ای خاص با یکدیگر ارتباط یافته و تشکیل یک کلیت را می‌دهند. یک خانواده در شکل سنتی آن که متشکل از نقش‌های پدر، مادر و فرزند است نمونه‌ای از یک سیستم اجتماعی است که البته همانند سایر سیستم‌های طراحی شده توسط بشر در گذر زمان طراحی آن بنا به دلایل گوناگون که در مطالب بعدی به آن پرداخته می‌شود دستخوش تغییر شده و خواهد شد. سازمان‌ها، نهادها، موسسات و ... همگی نمونه‌هایی از سیستم‌های اجتماعی می‌باشند؛ که اگرچه در سیستم اجتماعی بودن با یکدیگر مشابه‌اند اما از نظر برخی خصوصیات دیگر از یکدیگر متفاوت خواهند بود.

شایان ذکر است که در اینجا مراد ما از مفهوم اجتماعی مفهومی عام بوده و تمامی قلمروهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... را در بر می‌گیرد. به عبارتی رابطه سیستم‌های اجتماعی با سیستم‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... رابطه‌ای عام به خاص است.

با توجه به تعریف ارائه شده؛ از این پس هر مجموعه‌ای از نقش‌ها که در یک کلیت به گونه‌ای خاص با یکدیگر ارتباط یافته‌اند را یک سیستم اجتماعی می‌نامیم.

با این تعریف، خانواده‌ها و اشکال مختلف آن، مهد کودک‌ها، دبستان‌ها، دانشگاه‌ها، بانک‌ها، نیروگاه‌ها، دولت‌ها و ... همگی انواعی از سیستم‌های اجتماعی هستند؛ که ممکن است بسته به حوزه مورد مطالعه نقش یک سیستم، خرده سیستم و یا ابر سیستم را بازی کنند. به عنوان مثال به هنگام مطالعه دولت‌ها و سیستم‌های سیاسی، که خود از وزارت‌ خانه‌ها و موسسات گوناگونی تشکیل شده‌اند؛ این سیستم‌ها یک ابر سیستم بوده که خود از سیستم‌ها و خرده سیستم‌های گوناگونی که به شیوه‌ای خاص به یکدیگر ارتباط می‌یابند تشکیل شده اند.

تمامی سیستم‌های موجود در جهان با هر سطحی از پیچیدگی را می‌توان به صورت مدل ساده زیر ترسیم نمود که در مطلب بعدی توضیحاتی پیرامون اجزا مختلف آن ارائه خواهد شد.

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۲:۲۵
سجاد فتاحی


سفری را به آغاز تاریخ انسان تصور کنید؛ آنجا که او برای بقا و ماندگاری در محیط پیرامون خویش از آنرو که از نظر زیستی ناتوان است؛ دست به آفرینش ابزار می‌زند؛ تکه‌ای تیز شده از چوب درختی و یا استخوان حیوانی که چوب بلندی به آن بسته شده است؛ شاید نخستین و ابتدایی‌ترین ابزار او باشد و شاید نخستین سیستمی که دست به طراحی آن زد که بخشی از ناتوانی‌های زیستی او را بپوشاند. ادامه تاریخ بشر را از آن زمان تا کنون می‌توانیم تاریخ پیچیده‌تر شدن سیستم‌های مکانیکی، هیدرولیکی، نیوماتیکی، الکترونیکی و مهمتر از همه سیستم‌های اجتماعی بدانیم. اگر سیستم‌ها وسیله‌ای برای دست‌یابی به اهداف و پاسخگویی به نیازهای متنوع و متفاوت انسان اند؛ بنابراین می‌بایست بخش عمده‌ای از میزان دست‌یابی و یا عدم دست‌یابی او به اهداف را در آنها و رابطه بین اجزائشان جستجو کرد. سیستم‌های اجتماعی نیز از همین قاعده تبعیت می‌کنند؛ به عبارتی بخش عمده‌ای از علل فقر، عدم توسعه، بحران‌های زیست محیطی، بحران در زمینه سرمایه اجتماعی و ... را می‌بایست در سیستم‌های اجتماعی، رابطه بین این سیستم‌ها، اجزا داخلی و الگوریتم‌های دستوری آنها جستجو کرد.

این وبلاگ از طریق ایجاد فضایی برای معرفی، تبادل نظر و مهمتر از همه نقد یک چهارچوب و مدل نظری بین رشته ای؛ در صدد فراهم نمودن ابزاری برای تحلیل دقیق تر سیستم های اجتماعی و پاسخگویی فروتنانه و مقدماتی به برخی پرسش‌های تاریخی مهم زیر است: "علت دورهای تاریخی که برخی کشورها قرن‌ها بدان گرفتار شده‌اند چیست؟" "علت پیشرفت سریع برخی کشورها و رکود و توقف برخی کشورهای دیگر چه می‌باشد؟" چرا برخی کشورها از نظر شاخص‌های توسعه در وضعیت بهتری قرار داشته و برخی دیگر از وضعیت چندان مناسبی برخوردار نیستند؟". در این وبلاگ تلاش میشود برای طرح دقیقتر ایده مرکزی صرفا به معرفی این چهارچوب و مدل نظری که ارتباطی تنگاتنگ با واقعیت بیرونی و جهان تجربی دارد؛ مبادرت نموده و از ورود به مباحث کاربردیتر اجتناب کرده و اینگونه مباحث را در فرصت هایی دیگر و از جمله در وبلاگی  تحت عنوان "راهی به رهایی" دنبال نماییم.


سه استاد در شکل گیری ایده ها و مطالب مطرح در این وبلاگ نقشی اساسی داشته اند؛ نخست مهندس فواد کیانپور، استاد عزیزم در دوره کارشناسی کنترل و ابزار دقیق دانشگاه عباسپور که نخستین ایده های این رویکرد بر سر کلاس های او و بحث های پس از کلاس با وی شکل گرفت؛ دوم دکتر محمد فاضلی استاد راهنمای عزیزم در درس، اخلاق و زندگی که آشنایی با او یکی از بزرگترین خوشبختی ها و البته بزرگترین مسئولیت هایی است که می تواند نصیب یک دانشجو آن هم در فضای نه چندان مساعد جامعه شناسی آکادمیک ایران شود. حضور و تاثیر او را می توان در تک تک جملات مناسبی که پس از پذیرش در دانشگاه مازندران تا کنون نوشته ام و از این پس خواهم نوشت به وضوح دید و ناگفته پیداست که مسئولیت تمامی ضعف ها و کاستی های موجود در متن ها و جملات همه با خود من است و سوم دکتر شروین وکیلی که مدت چندانی از آشناییم با او نمی گذرد اما او از جمله افرادی است که تاثیر خود را در همان دیدار اول می گذارد و البته در این مدت کوتاه از او بسیار آموخته ام؛ او را شاید بتوان یکی از نخستین افراد هم نسل او دانست که به ضرورت توجه به نظریه سیستم های پیچیده در علوم اجتماعی ایران تاکید نموده است و البته نظریه ای نیز در این زمینه دارد که مطالعه آن را به تمامی دوستان توصیه می کنم.  تمامی مطالب این وبلاگ را، اگر البته قدر و ارزشی داشته باشد، تقدیم می کنم به این سه استاد گرامی به پاس تمامی آموخته هایم از آنها و البته تمامی زجرها و دردهایی که این سه انسان مسئول بواسطه زندگی تحت سیستم هایی نامناسب و ناکارآمد متحمل شده اند.  

پیشاپیش از همه اساتید و دوستانی که وقت گرانبهای خود را صرف مطالعه مطالب این وبلاگ و ارائه نظرات و نقدهایی می کنند که نگارنده سخت به آنها محتاج است سپاسگزاری می نمایم. امید است که این فضا سهم ناچیزی در توجه دوباره به نظریه سیستم ها در علوم اجتماعی و جامعه شناسی ایران که بنا به دلایل گوناگونی مورد غفلت واقع شده و البته اهمیت و قدرت فراوانی در تبیین مسائل و بحران های پیش روی جامعه ایرانی دارد ایفا نماید.

سجاد فتاحی 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۰۵
سجاد فتاحی