(در ضرورت توجه به خطر رسیدن چرخه شوم اعتراض، سرکوب و افول سرمایه اجتماعی نظام حکمرانی به نقطه بی بازگشت)
به جز چند باری آن هم کوتاه، فرصت بهرهگیری مستقیم از دکتر عبدالحسین نیکگهر را نیافتهام؛ اما در یکی از این معدود دیدارها او خاطرهای را تعریف کرد که با عنوان این مطلب و موضوعی که در ادامه به آن پرداخته میشود ارتباط مییابد. سالها پیش او را برای ایراد سخنرانیای در جمع برخی فرماندهان انتظامی دعوت میکنند و او در پایان سخنان خود خطاب به آنها میگوید: «خاطرتان باشد که میتوان به سرنیزه تکیه کرد اما نمیتوان بر روی آن نشست».
سیستمهای حکمرانی، بسته به نوع طراحی، برای کنترل نارضایتیها و اعتراضها، از روشهای گوناگونی بهره میگیرند؛ که ارتباطی تنگاتنگ با درجه تکامل یافتگی آنها دارد.
سیستمهای حکمرانی متکامل، عموما با شناسایی علل موثر بر وقوع اعتراضهای عمومی، تلاش میکنند با حذف و یا کنترل علل اثرگذار بر وقوع این نارضایتیها، که حتی در بعضی موارد میتواند وابسته به ایجاد اصلاحاتی اساسی در طراحی خود آنها باشد، از احتمال تکرار اعتراضها کاسته و از ایجاد چرخه شوم اعتراض، سرکوب و افول سرمایه اجتماعی و مشروعیت نظام جلوگیری میکنند. بدیهی است که حتی در این نظامها نیز در مواردی معدود، چارهای جز بهرهگیری از روشهای سخت برای مواجهه با اعتراضهای عمومی وجود ندارد. این نظامها را میتوان نظامهای حکمرانی تکیه کننده به سرنیزه نامید. در این نظامها، عموما اعتراضهای عمومی به اصلاح علل موثر بر شکلگیری این نارضایتیها و نه شکلگیری چرخه شوم اعتراض و سرکوب منجر میشود و همین امر احتمالا یکی از علل موثر بر افزایش طول عمر این نظامهاست.
اما نظامهای سیاسی و حکمرانی کمتر تکامل یافته، به محض مواجهه با اعتراض و نارضایتی عمومی سعی در پاک کردن صورت مساله از طریق اتکا به ابزارهای سخت دارند ... این موضوع، سبب شکلگیری چرخهی شوم اعتراض، سرکوب، افول سرمایه اجتماعی و کاهش مشروعیت نظام میشود که در نهایت این نظامهای حکمرانی را بواسطه کثرت استفاده از ابزارهای سرکوب، وادار به نشستن بر روی سرنیزه میکند و عاقبت نشستن بر روی سرنیزه نیز مشخص است.
مدتی است که در کشور، نارضایتیها و اعتراضهای عمومی آشکار، از اعتراضهای سیاسی به سوی اعتراضهای اقتصادی در اشکال گوناگون آن چرخیده است؛ و تقریبا روزی نیست که خبر تجمع و یا اعتراضی در ارتباط با موضوعی اقتصادی را در یکی از استانهای کشور نشنویم ... مسائل اقتصادی در مقایسه با مسائل سیاسی از پتانسیل بیشتری برای جلب افراد، گروهها و طبقات اجتماعی گوناگون برخوردارند و کنترل اعتراضهای عمومی ناشی از این مسائل، دشوارتر و پرهزینهتر از کنترل نارضایتیهای عمومی سیاسی است. این شرایط، نشانهای نگران کننده است که دلسوزان کشور پیش از آنکه چرخه شوم اعتراض، سرکوب و افول سرمایه اجتماعی به نقطهای بی بازگشت برسد میبایست به آن توجه کنند. اگرچه اصلاح علل اصلی موثر بر وضعیت اقتصادی نامناسب کشور دشوار، سخت و پرهزینه است اما در مقایسه با دشواریها و هزینههای رسیدن به نقطه بی بازگشت چیزی نیست.
@governancesystems