سیستم های اجتماعی

سرنوشت جوامع انسانی، ارتباطی تنگاتنگ با نوع سیستم های اجتماعی آنها دارد

سیستم های اجتماعی

سرنوشت جوامع انسانی، ارتباطی تنگاتنگ با نوع سیستم های اجتماعی آنها دارد

تاریخ بشر را می توان تاریخ تکامل سیستم های مکانیکی، هیدرولیکی، الکترونیکی، پنوماتیکی و مهمتر از همه سیستم های اجتماعی دانست. امروز تمامی پیشرفت های بشر به جایی رسیده است که برای بقا و ماندگاری، نیازمند استفاده از تمامی دانش خود، جهت طراحی سیستم های اجتماعی ای است که گذشته او را رقم زده و بخش عمده‌ای از آینده او را تعیین خواهند کرد. این وبلاگ مکانی است برای بحث و تبادل نظر، بین دانشجویان رشته های گوناگون تحصیلی در جهت استفاده از دانش خود در حوزه های گوناگون، حول یک موضوع:
طراحی و تحلیل سیستم های اجتماعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ناشنوایی سیستماتیک» ثبت شده است

 

بخش دوم: ناتوانی در شنیدن پیشنهادها برای کاهش تبعات بحران ناشی از اجرای طرح افزایش قیمت بنزین

✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس

در بخش نخست این مطلب ( بنگرید به http://socialsystems.blog.ir/1398/09/27/post%2029)  بیان شد که یکی از آسیب‌های اساسی وارد بر سامانه سیاسی در ایران «ناشنوایی سیستماتیک» است؛ حالتی که در آن بواسطه نقص در طراحی سامانه، برخی داده‌ها، اطلاعات، تحلیل‌ها و توصیه‌ها اصولاً شنیده نمی‌شود که بخواهد در مرحله تصمیم‌گیری به کار بسته شود. می‌توان مثال‌های بسیاری را در چند دهه گذشته برای نشان دادن این نقص سیستمی برشمرد که به‌روزترین آن موضوع افزایش قیمت بنزین است.

در بخش نخست این متن به محتوای نامه‌هایی اشاره شد که پیش از اجرایی شدن طرح بر عدم مناسب بودن شرایط اجتماعی برای اجرای چنین طرحی تاکید داشت.

هنگامی که سامانه‌ای سیاسی گرفتار آسیب «ناشنوایی سیستماتیک» باشد پس از عملی کردن یک اقدام نامناسب در زمانی نامناسب پس از انجام آن اقدام نیز توصیه‌های لازم برای کاهش یا تخفیف بحران‌های ناشی از انجام یک اقدام نادرست را نخواهد شنید و بحرانی در دل بحرانی دیگر می‌آفریند.

متن زیر تنها نمونه‌ای از نامه‌ها، سخنان و پیشنهادهایی است که پس از اجرای طرح افزایش قیمت بنزین ارائه شد اما بازهم بواسطه ناشنوایی سیستماتیک سامانه سیاسی توجهی به آن نشد. ویرایش اول این نامه در 25 آبان ماه و ویرایش دوم آن در 29 آبان ماه به سیاست‌مداران ارائه شده است.

 

اعتراضات اجتماعی نسبت به افزایش قیمت بنزین، پیامدها و سناریوهای پیش‌رو

(ویرایش دوم)

چکیده

اجرای ناگهانی طرح افزایش قیمت بنزین در کشور، شوکی را به جامعه ایرانی وارد کرد؛ جامعهای که تحت تاثیر فشارهای اقتصادی قابل توجه است و همین امر آستانه تحمل آن را کاهش داده است؛ به نظر میرسد واکنش جامعه به این شوک نیز شوکی را به نظام سیاسی وارد کرد؛ ویرایش نخست این متن در روز شنبه 25/8/98 تهیه شد و در آن 6 سناریوی پیشنهادی طرح و از آن بین سناریوی توقف 45 روزه طرح و کارآمدسازی آن برای کاهش اثرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی طرح که به نظر میرسد تمهیدات چندانی درباره آنها اندیشیده نشده است به عنوان سناریوی برتر معرفی شد. اما نظام سیاسی با انتخاب سناریوی اول (بدترین سناریوی طرح شده) امکان اجرای سایر سناریوها را منتفی نمود. در شرایط کنونی که نظام سیاسی سناریوی اول را انتخاب کرده است پیشنهاد ویرایش دوم این متن چرخش از سناریوی اول به سمت سناریوی دوم یعنی تلاش برای کارآمدسازی طرح و کاهش پیامدهای منفی قابل توجه آن در شرایط کنونی است که درباره سازوکار و نحوه اجرای آن توضیحاتی در این متن ارائه شده است. پیشنهاد اساسی این متن تشکیل تیمی بینرشتهای از متخصصین حوزههای گوناگون، پاسخگویی به پرسشهای طرح شده در این متن و ارائه پیشنهادها و راهبردهایی مشخص برای پیادهسازی پیشنهادهایی است که پس از پاسخ به آن پرسشها امکان تجویز خواهند یافت. باید توجه داشت که اصرار دولت و نظام سیاسی بر ادامه سناریوی اول، تبعات منفی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی امنیتی این طرح را بیش از پیش برجسته خواهد کرد.   

1- مقدمه

پس از اعلام ناگهانی سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین در ساعات پایانی روز پنجشنبه مورخ 23/8/98 این تصمیم و نحوه اجرای آن (با توجه به تعطیلی روزنامههای رسمی) به شدت از سوی لایههای اجتماعی گوناگون در فضای مجازی مورد نقد قرار گرفت؛ شدت واکنشهای صورت گرفته در فضای مجازی و توجه کانالهای گوناگون در حوزههای مختلف (سرگرمی، اجتماعی، سیاسی و ...) بهگونهای بود که حکایت از اعتراضاتی قابل توجه در فضای واقعی جامعه میکرد؛ این اعتراضات در بعد از ظهر روز جمعه در استانهای جنوبی کشور از قبیل خوزستان و بوشهر از فضای مجازی خارج و وارد عرصه عمومی و خیابانها شد و با گذشت زمان شدت و خشونت آنها افزایش یافت. رصد شدت و گستردگی انتقادات وارد شده بر این طرح و نحوه اجرای آن در فضای مجازی، اعتراضات رخ داده در استانهای خوزستان و بوشهر در روز جمعه و اثرگذاری این طرح بر لایههای مختلف اقتصادی و اجتماعی کشور گویای آن بود که روز شنبه باید شاهد موج قابل توجهی از اعتراضات در نقاط مختلف کشور باشیم. در روز شنبه اعتراضات گستردهای در نقاط مختلف کشور (25 استان و دستکم 100 شهرستان کشور) ایجاد شد که از نظر شاخصهایی چون شدت، گستردگی و خشونت به نظر میرسد با هیچ یک از اعتراضات قبلی در کشور قابل مقایسه نباشد. متن پیشرو در صدد است ضمن ارائه توصیفی گذرا از کمیت و کیفیت اعتراضات صورت گرفته، علتهای وقوع این اعتراضها را شناسایی کرده و مبتنی بر توصیف و تبیین انجام شده ضمن بررسی سناریوهای مختلف در مواجهه با این اعتراضات سناریوی بهینه برای مواجهه با آنها را معرفی نماید.

2- توصیف اعتراضات

 بررسی اطلاعات منتشر شده در رابطه با این اعتراضات بیانگر این است که این اعتراضات دارای مشخصات زیر است:    

  • این اعتراضات مورد حمایت بخشها و لایههای گوناگون اجتماعی در ایران است. این اعتراضات از نظر بخش قابل توجهی از جامعه ایرانی در لایههای گوناگون و با گرایشهای سیاسی مختلف، اعتراضاتی مشروع دانسته میشود؛ به عبارتی قشربندیهای گوناگون تحصیلی؛ سنی؛ مذهبی؛ سیاسی (اصولگرا- اصلاح‌‌طلب برانداز)؛ اقتصادی  (ثروتمند- فقیر) و ... در این اعتراضات مطرح نیست. از این منظر این اعتراضات را شاید بتوان نخستین اعتراض گسترده ملی در دوران پس از انقلاب دانست که مورد حمایت قشرها و لایههای مختلف اجتماعی در ابعاد گوناگون است.
  •  این اعتراضات در مقایسه با اعتراضات پیشین (اعتراضات 1388 و دیماه 1396) از گستردگی و شدت خشونت بیشتری برخوردار است و به همین دلیل با در نظر داشتن بازه زمانی، میزان خسارتهای مادی و انسانی وارد شده در آن با اعتراضات گذشته قابل مقایسه نیست. این اعتراضها 25 استان کشور و تعداد زیادی از شهرستانها را درگیر کرده است. علتهای افزایش شدت خشونت در این اعتراضها در مقایسه با اعتراضهای پیشین را میتوان در دو مورد بر شمرد: نخست ورود دهکهای اقتصادی پایین در جامعه به اعتراضات که نحوه اعتراض این گروهها با دهکهای میانه و بالای جامعه که در اعتراضات قبلی حضور داشتند متفاوت است و دیگری شدت برخورد با معترضین در همان ساعات و روزهای اولیه وقوع اعتراضات از سوی حکومت که واکنش معترضین را به دنبال داشته است. 
  • در این اعتراضات تابوی بسیاری از اقدامات از قبیل آتش زدن بانکها، پمپ بنزینها و ... به میزان قابل توجهی و در مقیاسی گستردهتر از اعتراضات گذشته شکسته شده است.

این اعتراضات با توجه به مختصات و توصیف ارائه شده اگر به درستی مدیریت نشود میتواند آبستن یک خیزش بزرگ اجتماعی سیاسی در کشور باشد و میتواند به صورت کامل بخشهای قابل توجهی از جامعه ایرانی را از مرحله بیاعتمادی به دولت و نظام سیاسی به مرحله نفرت از این نظام حرکت دهد؛ از نظر جامعهشناختی در چنین شرایطی امکان دیالوگ و گفتگو بین دولت و ملت برای همیشه قطع خواهد شد؛ به همین دلیل نحوه مواجهه با این اعتراضات باید به صورت کامل متفاوت از تجربیات قبلی باشد و نمیتوان با تکرار تجارب قبلی این اعتراضات را بهگونهای بهینه مدیریت کرد.

 

3- تبیین وضعیت

در پاسخ به چرایی وقوع اعتراضاتی با مختصات فوق میتوان لایهها و سطوح گوناگونی را مورد توجه قرار داد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.  

  • جامعهای که تحت تاثیر فشارهای اقتصادی است و لزوما این فشارها را نتیجه فشارهای دولتهای خارجی ندانسته و بخش قابل توجهی از آن را نتیجه فساد و ناکارآمدی مسئولین میداند؛ به ساختار و مسئولین سیاسی بی اعتماد است؛ چنین جامعهای ساختار سیاسی را در انجام اصلاحات اقتصادی همراهی نکرده و بسته به شدت و گستردگی اصلاحات مدنظر شدت واکنش جامعه به این اصلاحات بیشتر خواهد شد. در چنین شرایطی هرگونه اصلاحات عمیق اقتصادی باید به پس از اصلاحات اجتماعی موکول شده یا همراستا با آن دنبال شود. اصلاح قیمت بنزین در زمره اصلاحات اقتصادی عمیق است و سطح اعتماد جامعه کنونی به ساختار سیاسی و مسئولین به شدت پایین، ترکیب این دو مورد توضیح دهنده گستردگی و شدت اعتراضات کنونی است. 
  • هنگامی که دولت، سیاستگذاری اقتصادی خاصی را انجام میدهد که منافع تمامی بخشهای جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد واکنش جمعی و گسترده شکل خواهد گرفت. این طرح تاثیرات عمیق و شدیدی را بر وضعیت اقتصادی بخشهای قابل توجهی از جامعه میگذارد یا جامعه از آن چنین تصوری را دارد که در هر دو حال طبیعی است که واکنشهای قابل توجهی را در بین لایههای گوناگون جامعه برانگیزد. طرح انتخاب شده برای اجرا بواسطه نواقص عدیده مورد حمایت کارشناسان نیست. در بین جمع نخبگان کشور در حوزههای مختلف و سلبریتیها این طرح حامی چندانی ندارد و این چرایی حمایت آشکار و پنهان جمع قابل توجهی از نخبگان از این اعتراضات است.
  • جامعه ایرانی عصبانی است. جامعه ایرانی در چند دهه گذشته تحت شرایط بی ثبات از نظر اقتصادی قرار داشته است؛ بیثباتی یکی از دلایل افزایش عصبیت و پرخاشگری در جامعه است. در دو سال گذشته این فشارهای اقتصادی به طرز بیسابقهای افزایش پیدا کرده است؛ بنابراین اگر نمودار عصبیت جامعه را در نظر بگیریم این نمودار به صورت مکرر در حال رشد بوده و از مهرماه 96 با افزایش فشارهای اقتصادی جامعه به میزان بسیار بیشتری عصبی شده است؛ طبیعی است که در چنین شرایطی نحوه واکنش یک جامعه عصبی متفاوت از گذشته خواهد بود. دادههای موجود در زمینه افزایش نزاعهای خرد در کشور و افزایش سرقتهای خرد گویای این موضوع است؛ بنابراین افزایش شدت خشونت تضادها در اعتراضهای اخیر واکنشی طبیعی از سوی جامعه است. در صورتی که استانداردهای لازم برای برخورد با چنین جامعهای رعایت نشود این امر می‌‌تواند به سمت اقدامات خشونت آمیزی از قبیل آتش زدن اماکن و اموال عمومی و ... حرکت کند. به هر میزان که سطح عصبیت جامعه بیشتر باشد و نحوه برخورد نیروهای امنیتی نیز نامتناسب با شرایط کنونی، خشونت ایجاد شده بیشتر خواهد شد.
  • هنگامی که به جامعهای شوک وارد میشود، واکنش جامعه میتواند بهگونهای پیشبینی ناپذیر باشد. نحوه اجرای طرح افزایش قیمت بنزین به صورت ضربتی شوک قابل توجهی را به جامعه وارد کرده و وقوع این سطح از اعتراضها توجیهپذیر است. این طرح در شرایطی ایجاد میشود که جامعه بیسابقهترین فشارهای اقتصادی را در چند دهه گذشته تجربه کرده و به نظر میرسد نمودار عصبیت جامعه در حالت ماکزیمم خود در چند دهه گذشته است.
  • ابهامهایی جدی در مورد این امر وجود دارد که آیا مصرف کننده اصلی بنزین در جامعه ایران طبقات اقتصادی بالا هستند یا طبقات پایین و قاچاقچیان. در صورت در نظر داشتن این فرض که بخش قابل توجهی از مصرفکنندگان بنزین طبقات اقتصادی پایین جامعه هستند افزایش قیمت بنزین میتواند سبب افزایش آمار و نرخ سرقت در آیندهای نزدیک شود.
  • مساله بنزین صرفا مساله قشر مرفه نیست و از قضا برخی تحلیلها میگوید مساله قشر و طبقات پایین است؛ این موضوع میتواند سبب ورود طبقات پایین اقتصادی به اعتراض‌‌های اخیر شده باشد که به نظر میرسید در اعتراضات 88 و 96 حضور نداشتند؛ حضور این طبقه سطح خشونت اعتراضها را به میزان قابل توجهی افزایش خواهد داد و برخی از علل افزایش سطح خشونت اعتراض‌‌ها را میتوان از این منظر تحلیل کرد.
  • اجرای نامناسب طرح سبب شده است که برخی اختلالها در زندگی جاری مردم پدید آید و همین سطح عصبیت را افزایش داده و گروههای بیشتری را وارد آن کرده است که شاید در شرایط عادی به چنین اعتراضهایی وارد نمیشدند (ایجاد اختلال در سیستمهای حمل و نقل شهری).

4- سناریوهای پیشرو

در ویرایش قبلی این متن 6 سناریوی زیر برای مواجهه بهینه با شرایط کشور پس از اجرای طرح پیشنهاد شده بود که با توجه به موضعگیریهای رهبری نظام، رئیسجمهور و سایر مقامهای عالیرتبه نظام و انتخاب سناریوی نخست اشاره شده در آن متن (نامناسبترین سناریوی شناسایی شده) عملاً اجرای سایر سناریوها منتفی شده است اما پیش از بیان نکاتی پیرامون سناریوی برتر به اشارهای مختصر به آنها اکتفا میشود.

  • سناریوی نخست آن است که نظام بر این تصمیم خود پافشاری کرده و به همین ترتیب وضعیت کنونی را ادامه دهد؛ با توجه به توان سرکوب نظام به نظر میرسد بعد از نهایتا یک هفته نارضایتیها و اعتراضات کنونی سرکوب خواهد شد اما نتیجه این امر انباشت حجم قابل توجهی از خشم در جامعه ایرانی است که میتواند با هر جرقه کوچک گستردهتر از قبل سر باز کند.  این سناریو همانطور که پیشتر گفته شد میتواند ارتباط بین دولت و ملت را به صورت کامل مختل نماید و نظام سیاسی را وارد مرحلهای کند که دیگر ترمیم رابطه آن با ملت امکانپذیر نخواهد بود. با توجه به این امر که تقریبا این سناریو توسط دولت و نظام سیاسی در پیش گرفته شده است اکنون میتوان مهمترین نتایج در پیش گرفتن این سناریو را مشاهده کرد. انتخاب این سناریو ضربه نهایی را به اعتبار و پایگاه اجتماعی دولت کنونی و حامیان آن  در انتخابات وارد کرده است. در پیش گرفتن این سناریو سبب ایجاد شکافی قابل توجه نیز در بین اقشار و حامیان سنتی نظام سیاسی کنونی شده است؛ رخدادی که از این منظر میتوان آن را در مقایسه با رخدادهای گذشته قابل توجه دانست.
  • سناریوی دوم آن است که با اصرار بر ادامه انجام طرح، نواقص آن پذیرفته شده و تلاش شود که ضمن عذرخواهی از مردم بابت این نواقص، در ادامه آنها برطرف شوند. این سناریو با توجه به گستردگی اعتراضات و تبعات این طرح و همچنین ایرادهای عدیده وارد بر نوع طرح و نحوه اجرا امکانپذیر نیست. چرا که با توجه به حجم و گستردگی اعتراضات، رضایت خاطر معترضین را جلب نمیکند و از سوی دیگر بواسطه ایرادهای عدیدهی وارد بر طرح امکان برطرف کردن این ایرادها در مسیر و در شرایط کنونی که هر روز بحرانی جدید ایجاد میشود وجود ندارد؛ به عبارتی توان بدنه بوروکراسی ایران نشان داده است که توان حل و بهبود طرحها را در فرایند اجرا ندارد. پرسشهای بنیادینی وجود دارد که طرح بدون پاسخ به آنها اجرا شده و همین امر تبعات اجرای آن را پیشبینیناپذیر میکند. اگرچه در ویرایش قبلی این متن خواسته شده بود که سناریوهای 4 و 6 این متن مورد توجه و اجرا قرار گیرد. اما نحوه مواجهه دولت و نظام سیاسی با اعتراضات در شرایط کنونی به نظر میرسد حتی در قالب سناریوی دوم نیز قابل دستهبندی نیست و تنها در چارچوب سناریوی نخست میگنجد. اکنون که به نظر میرسد سایر سناریوهای بهینه از نظر دولت و نظام سیاسی رد شده است راهبردیترین یشنهاد در شرایط کنونی عدم اصرار نظام سیاسی بر ادامه سناریوی یک و تغییر حرکت به سمت سناریوی دوم است.
  • سناریوی سوم آن است که انجام طرح به صورت کامل منتفی شود. این سناریو نیز بواسطه محدودیتهای عملی که دولت و نظام در آن قرار گرفته و از سوی دیگر ضرورت اصلاح قیمت حاملهای انرژی در کل و بنزین برای توزیع عادلانهتر یارانهها، کاهش قاچاق و کاهش مصرف بیرویه در کل سناریویی مناسب و قابل دفاع نیست.
  • سناریوی چهارم آن است که انجام طرح به صورت موقت متوقف شده و ضمن عذرخواهی از مردم بابت مشکلات به وجود آمده بیان شود که ظرف مدت 45 روز این ایرادها برطرف میشود. سازوکار اجرای این سناریو میتواند به این ترتیب باشد که رهبری نظام به موضوع ورود کرده و در دستوری از سران سه قوه بخواهند که به مدت 45 روز طرح را متوقف کرده و در این مدت ضمن شناسایی پیامدهای مختلف طرح گزارشی جامع در ارتباط با این طرح تهیه نموده و به رهبری و ملت ارائه دهند. با توجه به موضعگیری روز شنبه رهبری نظام عملاً امکان اجرای این سناریو منتفی شده است.
  • سناریوی پنجم میتواند به این ترتیب باشد که تصمیمگیری در مورد موضوع به مجلس واگذار شود. که این امر به احتمال فراوان سبب میشود که سناریوی سوم اجرایی شود.
  • سناریوی ششم این است که سران قوا که مرجع تصویب اجرای طرح بودهاند؛ ضمن تاکید بر درستی کلیت اصلاح قیمت بنزین، ضمن عذرخواهی از مشکلات به وجود آمده، خود ضمن بیانیهای اجرای طرح را به صورت موقت متوقف کرده و بیان کنند که تصمیمگیری در این باره را به پس از تهیه گزارشی با مختصات اشاره شده در سناریوی چهارم موکول خواهند کرد.  

5- سناریوی انتخابی و پیشنهادات راهبردی

اگرچه پیشنهاد این متن در روز شنبه اجرای سناریوهای چهارم و ششم بود؛ اما بواسطه عدم توجه دولت و نظام سیاسی به ضرورت اتخاذ این سناریوها و راهبردهای منتج از آن در شرایط کنونی این دو سناریو از دسترس دولت و نظام خارج شده است. بدیهی است که در چند روز اخیر تاکید نظام سیاسی بر اجرای سناریوی اول این متن بوده است که بدترین و آسیبزاترین سناریو برای مواجهه با رخدادهای پس از افزایش قیمت بنزین در کشور بوده است.

با توجه به نکات فوق پیشنهاد این متن در شرایط کنونی تغییر جهت هرچه سریعتر نظام سیاسی از سناریوی اول به سمت سناریوی دوم با توضیحات زیر است.

این طرح دارای ایرادهای اساسی است که با گذشت زمان بیش از پیش خود را نشان خواهد داد از این منظر ضروری است که هرچه سریعتر با تشکیل تیمی کارشناسی و بینرشتهای از رشتههای گوناگون (اقتصاد، علوم سیاسی، جامعهشناسی، روانشناسی و ...) ابعاد و پیامدهای اجرای این طرح شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفته و پیشنهادهایی مناسب برای کاهش این پیامدها طراحی، پیشنهاد و اجرا شود.

اگرچه امکان بازگرداندن اعتماد به نظام سیاسی و دولت به سطحی پیش از اجرایی شدن این طرح نیست اما پیشنهاد میشود که اقدامات زیر صورت پذیرد:

  • رهبری نظام یا رئیسجمهور دستور تهیه و ارائه گزارشی دقیق در مورد طرح افزایش قیمت بنزین را صادر کنند طرحی که به پرسشهای زیر پاسخهایی روشن دهد:

1- اهداف نظام از افزایش قیمت حاملهای انرژی در کل و افزایش قیمت بنزین به صورت خاص چیست؟ ( این اهداف باید به صورت شفاف و با شاخصهایی دقیق توصیف شود (کاهش قاچاق سوخت؛ توزیع عادلانهتر یارانههای سوخت؛ کمک به کسری بودجه دولت و ...) به هر میزان که این پاسخها از شفافیت بیشتری برخوردار باشد میتوان انتظار داشت که به میزان بیشتری اعتمادهای از دست رفته ترمیم شود؛

2- چه طرحهای بدیلی برای تحقق این اهداف وجود دارد؟ و چرا دولت طرح کنونی را انتخاب کرده است (این طرحهای بدیل باید با مشارکت حداکثری مراکز پژوهشی و دانشگاهی کشور مورد شناسایی و بررسی قرار گیرند)؛ دولت و نظام سیاسی از این امر که در نهایت طرح کنونی در مقایسه با سایر طرحها رد شود نباید هیچگونه ترس و واهمهای داشته باشد میتوان ظرف مدت کوتاهی از طرح قابل نقد و آسیبزای کنونی به سمت طرحی کارآمدتر حرکت کرد. در صورتی که مشخص شود دولت در انتخاب طرح نهایی به دقت عمل نکرده است طبیعتا باید ضمن پذیرش مسئولیت بخشی از آسیبهای کنونی به صورت رسمی عذرخواهی نموده و در صدد دلجویی مستقیم از آسیبدیدگان برآید.

3- کدام یک از طرحهای بدیل برای تحقق اهداف شناسایی شده کارآمدتر هستند؟ (برای انتخاب طرح نهایی باید سازوکاری برای شناسایی طرحی که اجماع حداکثری نخبگان بر آن وجود دارد طراحی شود). پاسخگویی به این پرسش باید با طراحی سازوکاری جهت مشارکت حداکثری کلیه نخبگان و نهادهای علمی و پژوهشی کشور باشد این اقدام سبب ترمیم بخشی از اعتماد خدشهدار شده خواهد شد و موجبات رسیدن به طرحی کارآمدتر و کمآسیبتر را فراهم خواهد کرد.

4- درآمدهای حاصل از افزایش قیمت بنزین دقیقا به چه ترتیبی است و دولت تصمیم دارد این درآمدها را به چه شکل توزیع کند؟

  • پس از مشخص شدن پاسخ پرسشهای فوق میتوان برنامهای عملیاتی و دقیق برای کاهش آسیبهای طرح کنونی طراحی و اجرا نمود. همچنین ارائه اطلاعات حاصل از پاسخ این پرسشها به روشهای گوناگون به سطوح و اقشار گوناگون جامعه میتواند بخشی از اعتماد از دست رفته را ترمیم کند.

در پایان خاطرنشان میشود که این طرح و ابعاد و پیامدها اجرای آن در شرایط کنونی از چنان گستردگی و عمقی برخوردار است که به نظر میرسد نظام سیاسی باید تیمی زبده و کارآمد را مامور پاسخگویی به پرسشهای فوق، استخراج راهبردهایی دقیق برای عملیاتی کردن آنها و کاهش اثرات مخرب اجرای طرح در شرایط کنونی و نحوه برخورد با اعتراضات صورت گرفته با این طرح نماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۸ ، ۱۵:۲۳
سجاد فتاحی

 

بخش نخست: ناتوانی از شنیدن هشدارها نسبت به پیامدهای اجرای طرح افزایش قیمت بنزین

✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس

 

 امروز فرصتی دست داد تا نامههایی را که از فرودین 1398 تا کنون در مورد طرح افزایش قیمت و سهمیهبندی بنزین نوشته بودم مطالعه کنم. دو نامه مربوط به خرداد و مرداد 1398 است و حاوی هشدارهایی نسبت به تبعات ویرانگر اجرای طرح در شرایط اجتماعی خاص ایران و دو نامه مربوط به پس از اجرای طرح یعنی 25 و 29 آبانماه و حاوی توصیههایی برای کاهش هزینههای سنگین ایجاد شده، این نامهها به یقین تنها بخش کوچکی از صدها نامه و هشداری است که نسبت به اجرای این طرح در شرایط کنونی و نحوه ترمیم زخمهای عمیق وارد شده بر جامعه ایران بواسطه اجرای این طرح نوشته و گفته شده و به دلیل «ناشنواییِ سیستماتیکِ» سامانه سیاسی در ایران ناشنیده گرفته شده است.

 ناشنوایی سیستماتیک در یک سامانه سیاسی حالتی است که در آن بواسطه نقص در طراحی سامانه، برخی دادهها، اطلاعات، تحلیلها و توصیهها اصولاً شنیده نمیشود که بخواهد در مرحله تصمیمگیری به کار بسته شود. با دیدن وضعیت این روزهای ایران باید یادمان بماند که سامانههای سیاسی که از نقص ناشنوایی سیستماتیک رنج میبرند سرنوشت خوشایندی را برای خود و کشورهایشان رقم نمیزنند؛ به گمانم پدرانمان یا این نقص را در نظام سیاسی پیشین ندیدند یا اگر دیدند از برطرف کردن آن در سامانه جدید ناتوان بودند که امروز به اینجا رسیدهایم.

 نکات اصلی 2 نامه نخست که در تاریخ 20/3/98 و 16/5/98 تهیه شدهاند را میتوان در موارد زیر بر شمرد:

⭕️ اگر جوامع را از نظر پیشبینی پذیری به سه دسته جوامع ساده که میتوان رفتارهای آنها را پیشبینی کرد؛ جوامع پیچیده که اگرچه به سختی اما بازهم با مطالعات فراوان میتوان الگوهای رفتاری کلی حاکم بر جامعه را مورد شناسایی قرار داد و جوامع آشوبناک که اصولا بواسطه کثرت متغیرهای اثرگذار و ناپایداری شرایط، پیشبینی رفتار جامعه در پاسخ به تغییرات هرچند کوچک تقریبا امکانناپذیر است تقسیم کنیم؛ به نظرم جامعه کنونی ایران بواسطه فشارهای اقتصادی و فقر سرمایه اجتماعی در سطوح خرد، میانه و کلان، جامعهای آشوبناک است که اقداماتی از قبیل سهمیهبندی سوخت در این شرایط یا افزایش قیمت حاملهای انرژی بدون برخورداری از یک پشتوانه دقیق مطالعات اجتماعی و پیوست اجتماعی میتواند موجب پاسخهای پیشبینی ناپذیری از سوی جامعه شود؛ این پاسخها نیز صرفا پاسخهایی از قبیل به آتش کشیدن پمپبنزینها یا آشوبهای خیابانی نیست این پاسخها میتواند در کاهش کارآمدی نیروی کار؛ افزایش سطح خشونت در جامعه و برهم خوردن امنیت روانی افراد که هر کدام تبعات دیگری را در پی خواهد داشت خود را نشان دهند؛ مساله این است که سیاستگذاران ما حتی این تبعات را نیز مورد ملاحظه مقدماتی قرار ندادهاند. از این منظر با نگاهی راهبردی به نظرم بهبود وضعیت سرمایه اجتماعی مقدم بر هرگونه طرح برای اصلاح اقتصادی است.

⭕️ شرایط کنونی اجتماعی و سیاسی کشور بهگونهای است که اجرای این طرح به معنای وارد کردن ضربهای سنگین به سرمایه اجتماعی دولت است. چنین طرحی باید در دوران آغاز به کار دولتها که از نظر میزان اعتماد جامعه و سرمایه اجتماعی در نقطه اوج هستند اجرا شود.

⭕️ اگر اصرار بر اجرای چنین طرحی است این موضوع نیازمند گفتگویی صادقانه و مستقیم پیش از اجرا با مردم و طراحی سازوکاری است که مورد توافق اکثریت قابل توجه ملت و دولت باشد؛ تصمیمگیری یکسویه در مورد این موضوع پشت درهای بسته تنها تبعات منفی آن را برای دولت بیشتر خواهد کرد.  

⭕️ برای تبدیل شدن موضوع سهمیهبندی بنزین به بازی برد برد دولت و ملت بیگمان باید همزمان با اجرای این طرح بخشی از فواید و سودهای اقتصادی حاصل از آن بلافاصله به مردم تعلق گیرد؛ امری که در طرح در دست اجرا به نظر میرسد مورد توجه قرار نگرفته است.

⭕️ این طرح بیگمان برای دولت و حامیان آن در انتخابات 1396 تبعات سیاسی خواهد داشت و میتواند بر نتایج انتخابات 1400 اثرگذار باشد این موضوع در تحلیلها عموما نادیده گرفته میشود... اگرچه میدانیم که تصمیم برای اجرایی شدن این طرح تصمیمی در سطح کلان است اما به نظرم کاملا آشکار است که در فردای اجرای این طرح مخالفان دولت مسئولیت اجرای آن را به صورت کامل بر عهده دولت خواهند گذاشت و این ضربه آخر به سرمایه اجتماعی دولت و حامیانش خواهد بود.

آدرس کانال تلگرامی:

@SIAGS

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۸ ، ۱۳:۳۱
سجاد فتاحی