سیستم های اجتماعی

سرنوشت جوامع انسانی، ارتباطی تنگاتنگ با نوع سیستم های اجتماعی آنها دارد

سیستم های اجتماعی

سرنوشت جوامع انسانی، ارتباطی تنگاتنگ با نوع سیستم های اجتماعی آنها دارد

تاریخ بشر را می توان تاریخ تکامل سیستم های مکانیکی، هیدرولیکی، الکترونیکی، پنوماتیکی و مهمتر از همه سیستم های اجتماعی دانست. امروز تمامی پیشرفت های بشر به جایی رسیده است که برای بقا و ماندگاری، نیازمند استفاده از تمامی دانش خود، جهت طراحی سیستم های اجتماعی ای است که گذشته او را رقم زده و بخش عمده‌ای از آینده او را تعیین خواهند کرد. این وبلاگ مکانی است برای بحث و تبادل نظر، بین دانشجویان رشته های گوناگون تحصیلی در جهت استفاده از دانش خود در حوزه های گوناگون، حول یک موضوع:
طراحی و تحلیل سیستم های اجتماعی


مطالب ارائه شده تا کنون قابل تعمیم به انواع سیستم‌های موجود در جهان در قلمروهای گوناگون بوده است. از این پس با تمرکز بیشتر بر قلمرو اجتماعی بر سیستم‌های اجتماعی متمرکز خواهیم شد. سیستم‌هایی که بنا به تعریف ارائه شده در مطلب نخست این وبلاگ «مجموعه‌ای از نقش‌ها هستند که به گونه‌ای خاص با یکدیگر ارتباط یافته و تشکیل یک کلیت را می‌دهند».  یک گروه دوستی دو نفره و یک خانواده نمونه‌های ساده‌ای از سیستم‌های اجتماعی و دانشگاه‌ها، وزارت‌خانه‌ها، دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی نمونه‌های پیچیده‌تری از سیستم‌های اجتماعی می‌باشند، که با توجه به قواعد کلی حاکم بر سیستم‌ها، قابل مطالعه و بررسی خواهند بود.

به هر میزان که سیستم‌های اجتماعی از خرده سیستم‌های بیشتری تشکیل شده باشند، می‌توان آنها را سیستم‌های پیچیده‌تری دانست که مطالعه و بررسی آنها نیازمند صرف وقت و دقت بیشتری می‌باشد.

پرسش‌هایی وجود دارد که پیش از ورود به مباحث پیچیده‌تر می‌بایست به آنها پاسخ داد و این مطلب به پاسخ گویی به این دو پرسش اختصاص داده شده است:

نخست آنکه «چرا انسان‌ها دست به آفرینش سیستم‌های اجتماعی می‌زنند؟»

و دیگر آنکه « سیستم‌های اجتماعی چگونه توسط انسان‌ها و کنشگران طراحی می‌شوند؟»

نیاز انسان به سیستم‌های اجتماعی

پاسخ به پرسش چرایی آفرینش سیستم‌های اجتماعی از سوی انسان، پاسخی متفاوت از چرایی طراحی سایر سیستم‌ها در قلمروهای دیگر از سوی او ندارد.

گهلن  به تبعیت از فردریش نیچه معتقد است «موجود انسانی حیوانی ناتمام است که از نظر زیستی به صورت مناسبی برای کنار آمدن و فائق شدن بر جهان پیرامونش که در آن به دنیا آمده تجهیز نشده است ... (Turner, 2006: 31) همین کامل نبودن است که تبیینی انسان‌شناسانه برای پاسخ به پرسش چرایی وابستگی و نیاز انسان به سیستم‌های اجتماعی به صورت عام و نهادهای اجتماعی به عنوان زیرمجموعه‌ای از سیستم‌های اجتماعی فراهم مینماید، که پس از تکمیل مطالب پیرامون سیستم‌های اجتماعی به آنها نیز پرداخته خواهد شد. انسان در جهان پیچیده پیرامونش که برای زیستن در آن تکمیل نیز نشده برای کاهش پیچیدگی محیط پیرامونی دست به ایجاد سیستم‌های اجتماعی می‌زند تا پیچیدگی محیط در رابطه با خود را کاهش دهد.  انسان موجودی با نیازهای نامحدود و امکاناتی محدود است که برای پاسخگویی به این نیازهای نامحدود گریزی از آفرینش سیستم‌های اجتماعی ندارد، در حقیقت همان گونه که دورکهیم (Dorkheim, 1982) نیز بیان نموده علت‌العلل وجود نهادها و سیستم‌های اجتماعی پاسخ‌گویی به نیازهای انسانی است و اولین پرسشی که در مواجهه با یک سیستم اجتماعی و یا اندیشه تأسیس یک سیستم به میان می‌آید این است که این سیستم قرار است به چه نیازی پاسخ گفته و یا چه هدفی را برآورده نماید؟

همانطور که ملاحظه می‌شود، ناتوانی زیستی انسان برای بقاء در محیط پیچیده پیرامونی‌اش که او را وادار به آفرینش سیستم‌های مکانیکی و بعدها هیدرولیکی، پنوماتیکی و الکترونیکی نمود، علت العلل آفرینش سیستم‌های اجتماعی نیز از سوی او می‌باشد.

همانطور که لومن نیز بیان نموده است (turner, 2003) انسان در محیطی پیچیده و با ابعاد مختلف زندگی می‌کند و برای غلبه بر این پیچیدگی‌ها همراه با سایر کنشگران، دست به خلق سیستم‌هایی می‌زند که در این محیط پیچیده نیازهای خود را مرتفع سازد. بنابراین نیاز اساسی و بنیادین انسان همانند سایر حیوانات، تلاش برای بقا می‌باشد، بقا در محیطی پیچیده که برای باقی ماندن در آن تجهیز نیز نشده است و نیازمند قرار گرفتن در کنار سایر انسان‌ها برای مقابله با این پیچیدگی‌ها با ترتیب و الگوهایی است که در سیستم های اجتماعی متجلی می شود. همین نیاز برای بقا در محیطی پیچیده است که پاسخی برای پرسش چرایی نیاز انسان به سیستم‌های اجتماعی را فراهم می نماید.   

 آفرینش سیستم­های اجتماعی[1]

اینکه نخستین سیستم‌ اجتماعی در چه زمانی و توسط چه کسانی طراحی شده است پاسخی در خور نیافته اما به نظر می‌رسد آفرینش تمامی سیستم‌های اجتماعی فارغ از میزان پیچیدگی آنها از قواعد یکسانی تبعیت می‌کند. نحوه شکل‌گیری و آفرینش سیستم­های اجتماعی را می­توان با استفاده از سخنرانی دورکهیم (Meyer and Rowan, 2006: 36) پیرامون شکل­ گیری دانشگاه پاریس و همچنین نحوه تاسیس صلیب سرخ به عنوان یکی دیگر از سیستم‌های اجتماعی که در فرایندی تاریخی تبدیل به نهادهایی اجتماعی[2] شده ­اند به گونه دقیق­تری توضیح داد.

بدون پرداختن به جزئیات سخنرانی دورکهیم که می­توانید آن را در منبع فوق و این مقاله (فاضلی، فتاحی 1390) مطالعه نمایید؛ می‌توان مراحل متوالی زیر را که تعمیمی از بحث دورکهیم درباره شکل‌گیری سیستمی چون دانشگاه پاریس است و می‌توان آن را به تمامی سیستم‌های اجتماعی نیز تعمیم داد استخراج نمود: 1. شرایط سیاسی، اقتصادی، جمعیت‌شناختی و پیچیدگی­های محیطی که افراد و جوامع با آن مواجه­ اند سبب پدیدار شدن نیازی خاص در جامعه و یا پیش روی انسان‌ها می­شود؛ 2. تعامل و تماس افرادی که دارای منافع مشترک در برآوردن آن نیاز و مواجهه با آن پیچیدگی هستند؛ سبب آگاهی آنها از این منافع مشترک شده و؛ 3. اقدام به تشکیل سیستمی متشکل از اجزاء و نقش­های مختلف می­نمایند؛ 5. در مرحله بعد قواعد، هنجارها و الگوریتم‌هایی را برای دست­یابی بهینه به اهداف مدنظر طراحی نموده و به این ترتیب یک سیستم اجتماعی آفریده و طراحی می­شود. 6. در صورت ماندگاری بلند مدت این سیستم که خود تابع موارد و متغیرهای خاصی می­باشد این سیستم تبدیل به یک نهاد اجتماعی می­گردد.

برآمدن صلیب سرخ به عنوان نمونه‌ای از سیستم‌سازی در دنیای مدرن که در فرایندی تاریخی تبدیل به نهادی اجتماعی شده است نیز تجربه‌ مهمی است که به ما در کسب فهمی عمیق‌تر از چگونگی آفرینش سیستم‌های اجتماعی یاری می‌رساند. هنگامی که در سال 1864 ژن هنری دونان[3] به همراه انجمن حمایت عوام شهر ژنو پایه‌های سازمان بین‌المللی صلیب سرخ را بنا می‌گذاشت گمان نمی‌کرد که این سازمان در قرن بعد به یکی از بزرگ‌ترین سیستم‌های اجتماعی در خدمت‌رسانی به انسان‌ها در سراسر جهان تبدیل گردد.

صلیب سرخ نیز همانند هر سیستم دیگری به صورت عام و هر سیستم اجتماعی دیگری به صورت خاص در بدو امر برای پاسخ‌گویی به یک نیاز پدیدار شد، نیازی ذهنی- کمک به آسیب‌دیدگان و مجروحان جنگ - که اهمیت پاسخ‌گویی به آن را هانری دونان درک کرد. او سپس اهمیت پاسخگویی به این نیاز را با اطرافیان خود طرح نمود و افرادی نیز که دارای منافع ذهنی در پاسخ‌گویی به این نیاز بودند با او همراه گردیدند و به این ترتیب این سیستم از حالت یک سیستم اجتماعی تصور شده[4] به یک سیستم اجتماعی وضع شده تبدیل گردید. دونان و گروه کوچک‌اش توانستند در آن برهه زمانی بیش از 5000 نفر از مجروحان جنگی را نجات دهند. اما عدم توسعه یک سیستم اجتماعی و در نظر نگرفتن افق‌های بلند مدت سبب می‌شود که پس از برآورده شدن نیازی که آن سیستم در مقطعی زمانی برای پاسخ‌گویی بدان طراحی شده است، از بین برود. چیزی که سبب ادامه استمرار سیستم اجتماعی کوچک دونان و تبدیل آن به نهادی اجتماعی شد این بود که او با طرح پیشنهاداتی در یک کتاب خاطرات، حوزه مخاطبان ایده خود را گسترش داد و در واقع خود را با افرادی که اهمیت پاسخ‌گویی به این نیاز را در زمان‌ها و مکان‌های مختلف درک کرده بودند مرتبط نمود و سیستم تصور شده در ذهن خود را که در مقطع زمانی کوتاهی تبدیل به سیستمی وضع‌شده گردیده بود با گسترش در اذهان دیگران به عنوان بهترین راه برای پاسخ‌گویی به نیازی ذهنی معرفی کرد که عده دیگری نیز اهمیت پاسخ‌گویی به آن را درک کرده بودند؛ همین امر سبب گسترش و استمرار این سیستم اجتماعی در زمان و تبدیل آن به نهادی اجتماعی شد.

پس از وضع یک سیستم اجتماعی، برای کاهش پیچیدگی‌های محیط پیرامونی می­بایست  آن سیستم، رسانه‌ای ارتباطی برای برقراری ارتباط بین اعضای خویش را ایجاد نماید؛ رسانه­ ای که ربطی وثیق با هدفی دارد که سیستم اجتماعی در صدد پاسخگویی به آن است.[5] این رسانه برای سیستم اجتماعی نوظهور دونان، انسانیت بود و بازتابی شدن[6] این رسانه یعنی تبدیل شدن آن به «انسانیت برای انسانیت» خود باعث قدرت بیشتر این سیستم و استمرار آن گردید و قلمرو سیستمی آن ‌را از سایر سیستم­های اجتماعی موجود در فضای سیستمی مستقل نمود. این استقلال سبب شد تنش‌های محیطی که سایر سیستم­ها را در انقلاب‌ها، جنگ‌ها و سایر تغییرات اجتماعی تحت تاثیر قرار می‌دهد به این خرده سیستم منتقل نشده و فارغ از تغییرات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در درون جوامع به حیات خود ادامه داده و اندک اندک تبدیل به نهادی اجتماعی گردد. ابزار ارتباطی یک سیستم اجتماعی علاوه بر مزیت فوق تبدیل به وسیله ­ای برای بررسی عملکرد آن نیز می­گردد. آنچه که لومن آن را «فی نفسه موضوع بودن»[7] می‌خواند، میزان موفقیت سازمان­های مختلف صلیب سرخ در سراسر جهان به میزان موفقیت آنها در گسترش و ارائه خدمات انسان‌دوستانه است. یعنی ارزیابی عملکرد این سیستم با توجه به ابزار ارتباطی خود صورت می‌گیرد و نه ابزار ارتباطی سایر سیستم­های اجتماعی. به عنوان مثال میزان عملکرد موفق صلیب سرخ با پول که ابزار ارتباطی اقتصاد است یا با قدرت که ابزار ارتباطی سیاست است ارزیابی نمی‌شود، و همین امر یکی از عوامل تقویت بیشتر این سیستم اجتماعی و ماندگاری آن در بستری تاریخی است. اختیار نمودن یک ابزار ارتباطی مشخص علاوه بر موارد فوق سبب میشود که یک سیستم اجتماعی، خودتحکیم‌بخش[8] گردد، یعنی هر بار که صلیب سرخ به مأموریتی می‌پردازد و در آن موفق است، ارزش‌ها و رویه‌های خود را تقویت و تحکیم می‌کند و همین امر سبب استمرار آن تا زمانی می­شود که یا بنا به دلایل مختلف نیاز اولیه­ ای (انسان­دوستی) که سبب پدیدار شدن آن شده است از بین رفته و یا سیستمی دیگر به صورت بهینه­ تری به آن پاسخ گوید؛ البته به نظر میرسد هرقدر سیستمهای اجتماعی استمرار تاریخی بیشتری مییابند تغییر و حذف آنها دشوارتر میشود؛ امری که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.

زمان عامل تقدس سیستم های اجتماعی

زمان یکی از عوامل اساسی در ایجاد هالهای از تقدس گرد سیستمهای آفریده شده توسط انسان اعم از سیستم‌های فنی و اجتماعی است. به عبارتی انسانها بواسطه آنکه سالها و قرنها از طریق یکی سیستم به نیاز و یا نیازهای خود پاسخ گفتهاند، به آن سیستم خو کرده و در مواردی گرد آن سیستم را هالهای از تقدس فرا میگیرد که حتی در صورتی که سیستم نوینی به گونهای بهینه­ تر به آن نیاز پاسخ گوید؛ جز در آخرین مراحل، که بواسطه فشارهای محیطی ناگزیر به برگزیدن سیستم نوین و کنار نهادن سیستم قدیمی شوند تغییر در سیستم را نپذیرفته و یا به سختی میپذیرند. البته در این زمینه پیوند خوردن سیستم با منافع برخی گروه­های اجتماعی نیز تاثیر گذار است. با رشد و تکامل سیستمهای مهندسی و کوتاهتر شدن زمان جایگزینی این سیستمها با سیستمهایی بهینهتر، بشر به جایگزینی سیستمهای مهندسی خو کرده و تغییر در آنها را راحتتر از گذشته میپذیرد، به گونهای که در زمان کنونی با افزایش سرعت رشد دانش بشری سرعت جایگزینی سیستمهای نوین با سیستمهای قدیمی به سال، ماه و هفته رسیده است. طبیعی است برای بشری که جایگزینی سیستمهای مهندسی را نیز در دوران گذشته بواسطه کند بودن سرعت تغییر و بهینهسازی این سیستمها و خو کردن به آنها به سختی میپذیرفت؛ پذیرش تغییر سیستمهای اجتماعی که در برخی موارد قرنها در جامعه بشری وجود داشتهاند و در مواردی نیز رنگی از تقدس یافتهاند با دشواری و سختی همراه باشد. برخی واکنشهای بعضا شدید به پیدایش مدارس نوین در جهان و ایران که نمونهای از سیستمهای اجتماعی نوین و جایگزینی آنها با سیستمهای اجتماعی قدیمیترند، گویای همین موضوع است. البته با افزایش سرعت طراحی و ساخت سیستمهای اجتماعی و پیچیدهتر شدن نیازهای انسانی، بشر امروزه راحتتر از گذشته با پیدایش سیستمهای اجتماعی نوین کنار میآید. افزایش تساهل جوامع در برابر تغییراتی که در سیستم‌های اجتماعی کهنی چون خانواده در حال وقوع است از همین منظر قابل بررسی می‌باشد.

در مطلب پسین به رابطه کنشگر و سیستم که یکی از مباحث مهم و مناقشه انگیز در علوم اجتماعی است پرداخته خواهد شد.

 

  



[1] در این قسمت از بخشی از مطالب ارائه شده در مقاله " ، وظایف و ماموریت‌های مدیریت شهری در شرابط شکل‌گیری نهاد اجتماعی " (فاضلی و فتاحی، 1390) استفاده شده است.

[2]  رابطه سیستم و نهاد رابطه­ای عام به خاص بوده و سیستم­های اجتماعی در گذر زمان تبدیل به نهادهای اجتماعی می­شوند؛ به عبارتی دیگر نهادها، سیستم­هایی اجتماعی هستند که در طول تاریخ استمرار یافته­ و همین استمرار تاریخی آنها را تا حدودی بدیهی نموده است.

 

[3]. Jean Henry Dunant

[4] Imagined system

[5]  در این بخش از مطالب و ایده­های طرح شده از سوی نیکولاس لومان، جامعه شناس آلمانی استفاده شده است (برای آشنایی با مباحث او در این زمینه میتوانید به این منبع مراجعه نمایید( turner, 2003: 54-71 ).

[6]. Reflexive

[7] self-thematization

[8] Self-enforcing

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی